قالب رضا
B@H@r :: پاتوق همه ツ پاتوق دوستانツ پاتوق کده
http://otaghetarikk.blog.ir/ Montagem criada Bloggif موضوعات

جالب کده :)

داستــان پاتوق

روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن.

شازده کوچولو پرسید: اهلی یعنی چه؟

روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن.

شاده کوچولو پرسید: چطوری؟

روباه گفت: با صبوری کردن ...

روباه گفت: ارزش گل تو به قدر ِ عمری‌ـست

که به پاش صرف کرده‌ای ...

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد:

به قدر عمری‌ـست که به پاش صرف کرده‌ام ...

روباه گفت: انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند

اما تو نباید فراموشش کنی

تو تا زنده‌ای، نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی.

تو مسئول گـُلتی ...

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد :

« من مسئول ِگـُلمَم. »

آنتوان دوسنت 

‌■ داستان پاتوق 

■ پاتوق دوستان

سینما پاتوق


                                                  ‌⌛ سینمــــــــــا پاتوق

⇦میکس فیلم لاک قرمز 

‌(توجه:میکسور اسمش پایین فیلم هست)

 

♥تقدیم به دوستان پاتوقمون 



✍پاتوق همه
✍پاتوق سرا
✍پاتوق دوستان 

پاتوق خنده

             ★ پاتوق خنــــــــــده 

☆ قربون  خدا برم هیچ دقت کردید میوه های بهار و تابستون همه لختن یا لباس نازک تنشونه مثل توت فرنگی، انگور،البالو،گیلاس،زردالو...

اما میوه های تابستون زمستون کاپشن و اورکت پوشیدن مثل پرتقال نارنگی ،لامصب کیوی لباس پشمی پوشیده انارم ک دیگه پالتو چرم تنشه خخخخخツ

................................................................................................

☆بابان نصیحتم میکنه میگه ادیسون هم ازاولش ک دانشمند به دنیا نیومده بود 


اول برقکشی ساختمان انجام میداد بعد برقکاری اتومبیل بعد برق را کشف کرد●_●

..................................................................................................

‌☆مرده رفت گلفروشی برازنش گل بخره ...میبینه خیلی گرونه 


بعدازیک ساعت برگشت، به زنش گفت هرچی فکر کردم دیدم تو خودت گلی برات کود خریدم:) خخخخخخ 

باقیمانده ی پیکر  آن مرحوم فردااز مقابل خانه ی مادرش اینا تشیع خواهدشد

پاتوق نظرسنجـی

پاتوق نظرسنجی


پاتوق ما اتاق تاریک

پاتوق نظر



    ⌛ کدومو استفاده میکردی؟؟؟؟؟


توضیحات: Www.otaghetarikk.blog.ir

پاتوق داستان

داستان پاتوق


مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد. 

مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت : منطق می‌گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد. 

سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود. 

پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد... 

 

اما.........گاو دم نداشت!!!! 

 

زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.


پاتوق: اتاق تاریکک

Www.otaghetarikk.blog.ir

این قسمت دستان مادربزرگ

این قسمت :مادر بزرگ


مادربزرگ 

آه 

دستانش

دستان ترک خورده اش 

دستانی ک ترک خورده و زبر شده 

ولی از گرمی و محبت دستانش حتی ذره ای کم نشده 

مادربزرگ عزیزم 

این همه تجربه ی زندگی را از کجا اورده ای ک همیشه پراز نصیحتی برایم

پند هایی ک مارا از چاه های عمیق روزگار نجات میدهد 

بگو به من 

بگو ک این روزگار چه کرده است با تو 

ک برای گرفتار نشدنم،مرا راهنمایی میکنی 

بگو داخل چند چاه عمیق افتاده ای ک حاضر نیستی من هم داخل چاه بیوفتم 

بگو چاه ها چه کرده است با تو که دلت طاقت دیدن سختی مرا ندارد 


بگو روزگار با توچه کرد ک دستان نرم و لطیفت را زبر و خشن نقاشی کرد

 

مادربزرگ عزیزم ببخش 

ببخش ک نصیحت هایت را 

پند هایت را 

نگاه های نگرانت

 را نادیده گرفتم :(

و حال اینگونه درعمیق ترین چاه زندگی افتادم 

چاه ناامیدی 

چاهی ک دوایش فقط به خودم بستگی دارد

چاهی ک تا خودم نخواهم کسی نمی تواند نجاتم دهد 

چاهی عمیق با دردی عمیق 

چاهی ک برایم نفس کشیدن را سخت میکند 


مادربزرگ عزیزم 

همیشه میگفتی هیچ وقت ناامید نشو 

اما نگفتی چگونه ناامید نشوم:(

.

.

.

  

حالا یادم می آید ;

جواب سوالم این است :خدا با توست


نویسنده:B@H@r 

پاتوق دوستان:اتاق تاریکک

Www.otaghetarikk.blge.ir


پاتوق شعــــــــــر

چه بگویم ؛


بى خودى جدى گرفته ایم 

عاشقانه هاى دنیا را

این روزها حتى دلى تنگ هم نمى شود

باید خودم را ببرم کمى قدم بزند...


★امیر_وجود


پاتوق شعـــــــــــر

اگر میشد بو را تایپ کرد

می فهمیدی

این نوشته چقدر 

بوی تو را دارد...


★نیکولا


یه پاتوق عالی واسه بچه های عالییییییツ


⇦اینجا محدودیت نداره یعنی درباره ی همه چیز بحث میکنیم



↯اینجا سوالامونا میپرسیم و جوابشو پیدا میکنیم البته با کمک همدیگه




پس بزن بریم ‌⌛




راستی یادت نره سوالتو بپرسی رفیق ツ‌✉




به پاتوقمون خوش اومدی

★پاتوق همه
★پاتوق دوستان
★پاتوق ما
⇦اتاق تاریکツ
نویسندگان
Designed By Erfan ادیت شده توسط قالب رضا