قالب رضا
پاتوق همه ツ پاتوق دوستانツ پاتوق کده
http://otaghetarikk.blog.ir/ Montagem criada Bloggif موضوعات

جالب کده :)

حاجی⇦نخبه ی نظامی ما ک ربوده شد

ســــــــــلام به دوستــــــــــای گل پاتوقی

 
■حاج احمد متوسلیان واقعا کیست؟

■چرا نخبه ی نظامی ایران را ربودند؟

■14 تیــــــــــرماه ⇦مصادف با ربوده شدن ۴تن از دیپلمات ایرانی

■وچه تلخ 34 سال از این واقعه بدون اطلاع از زنده بودن یا شهادت این چهار دیپلمات گذشت

■وچه شیرین ک سال گذشته خبری از زنده بودن این ۴ دیپلمات رسید وخبری ک ناخشوایند بوداسارتشان توسط رژیم صهیونیستی

و چه زیبا کامنت هایی برای ایشان نوشتند

وچه حیف ک ایشان را از کشورمان گرفتند

دوستان پاتوقی اگر از این بزرگواران میدانید به ما کمک کنید تا بیشتر بشناسیمشون

تشکر



⇦پاتوق همــــــــــه
⇦پاتوق دوستان
⇦پاتوقکده
⇦Www.otaghetarikk.blog.ir

نصیحت پاتوق

ـــ یک نسخه برای شما!هرروز جلوی آینه بایستید و با صدای بلند بخوانید:من به این جهان آمده ام تا موفق و پیروز باشم و به یاری خداوند موانع را ازسر راه بردارم.من انسانی هستم؛شاد،آزاد،خوشبخت و کامرو!


ــــ بخاطر بسپار:ناممکن وجود ندارد!

ــــ فراموش نکن:ایمان ماده اصلی و خمیر مای

ه ی دستیابی به ارزوهاست!

ــــ بخاطر بسپار:ایمان ابزار نیرومندی است که هرگز دیده نمیشود!

ــــ هرصبح با لبخندی خود را در آیینه ببنید و بخوانید:هرروز وضع من از هر جهت بهتر و بهتر می شود!

ــــ هر شامگاه با خود بخوانید:هرروز،همه چیز،از هر جهت بهتر می شود و من در تمام زمینه های زندگی غنی تر می شوم!

ــــ از یاد نبریم:تصورات ذهنی،تعیین کننده ی هدف هاست!

ــــ توانگران پیش از انکه ب اهداف برسند،در آیینه ی دل،خود را توانگر دیده اند!

ــــ بخاطر بسپارید:بزرگ بیندیشید تا بزرگ شوید!

ــــ بیاموزیم ک در زندگی،هرکس،مسئول مشکلات و پدید آورنده شادمانی خویش است!

ــــ اندیشه حقیر،انسان را حقیر نگه می دارد!

ــــ ذهن خود را از اندیشه ی ثروت سرشار کنید!

ــــ بخاطر بسپارید امواج فکر منفی،رویداد های منفی و امواج فکری مثبت را ب وجود می اورد!


*کتاب لطفا گوسفند نباشید!



#پاتوق همـــــــــــــــــــــه

#پاتوق دوستان

#پاتوق کده

*www.otaghetarikk.blog.ir






داستــــــــــان پاتوووق

 داستــــــــــان پاتوق
 
★داستانی از کتاب زیبای  تو تویی


 نام داستان⇦فرشته ی کوچولو


در مطب دکتر )ویلیامز(به شدت به صدا درآمد...دکتر گفت:در را شکستی بیا تو .
درباز شد و دختر کوچولویی ک خیلی مضطرب وپریشان به نظر میرسید به طرف دکتر دوید و گفت:اقای دکتر اقای دکتر مادرم !ودرحالی ک نفس نفس می زد  ادامه داد،التماس میکنم مادرم را نجات دهید مادرم خیلی مریض است  خواهش میکنم با من بیایید

دکتر گفت :دختر جان باید مادرت را به اینجا بیاوری;من برای ویزیت به خانه ی کسی نمی روم !
دخترجواب داد ولی دکتر من نمی توانم .اگر شما نیایید مادرم می میرد...واشک در چمانش جاری شد .

دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت ک همراه او برود ...وقتی آنها به خانه رسیدند،دکتر را به جایی ک مادر بیمارش در رختخواب بود راهنمایی کردو رفت

دکتر شروع به معاینه کردوتوانست با قرص و امپول،تب بالای آن زن را پایین بیاورد واز مرگ حتمی نجاتش ده.دکترتمام شب را بر بالین آن زن ماند، تاصبح که علائم بهبودی در او دیده شد ... زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده تشکر کرد.

دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی، اگر او نبود حتما می مردی
آن زن با تعجب گفت: ولی دخترمن سه سال است ک از دنیا رفته !وبه عکس بالای تختش اشاره کرد .
چشمان دکتر به قاب عکس خیره شدوپاهایش از دیدن عکس سست شد
این همان دختر بود، فرشته ای ک مادرش را نجات داده بود

#پاتــــــــــوق همــــــــــہ
#پاتــــــــــوق دوستــــــــــان
#پاتــــــــــوقکــــــــــده
#اتاق تاریکک

‌♥♥♥♥♥Www.otaghetarikk.blog.ir♥♥♥♥♥




چالش پاتوق1

  ســــــــــلام به همہ ے دوستای گل پاتوقی


خب خب خب امروز چالش داریم :


⇦⇦⇦خنـــــده دار ترین سوتی ک تو جمع دادید چی بوده؟؟؟؟

 


تولدتون مبارک دوستای تیر ماهے پاتوق

    

         ســــــــــلامممممم به همــــــــــہ ی دوستـــــاے پاتوقے


      دوستــــــــــاے گل تیــــــــــر ماهے پاتوقمـــــون تولدتون مبارڪــــــــــ


     


★پاتوق همــــــــــہ
★پاتوق دوستــــــــــان
★پاتوق اتاق تاریکک
⇦Www.otaghetarikk.blog.ir

دل نوشته پاتوق

آیا به شتر نگاه نمی کنند که چگونه آفریده شده؟و به آسمان که چطور برافراشته شده؟و به کوهها که چگونه برپا داشته شده؟و به زمین که چگونه گسترده شده است؟                                                     غاشیه/17-20


ما یک باغچه کوچک داریم که توی آن یک درخت انار است.هرروز نگاهش می کنم و به او فکر میکنم.به ریشه هایش فکر میکنم که تا کجاها رفته و چه کار میکند.فکر میکنم آیا درخت برای بزرگ شدنش درد میکشد؟

هروقت برگهایش می ریزد توی دلم می گویم:"دیگر تمام شد مرد" اما هرسال خدایا.تو دوباره برگهای تازه به درخت انارمان می دهی و جوانه توی دستهایش می گذاری.شب می خوابم و صبح میبینم گل داده است.گل های قرمز قرمز.ذوق میکنم و میگویم:"خدایا تو معرکه ای!"

گل های قرمز که انار میشود.من همینطور می مانم که اخر چطوری؟خدایا! اخر تو چطوری از هیچ چیز همه چیز درست میکنی.

کنار باغچه می نشینم یک مشت خاک برمیدارم و میگویم:آخر قرمزی انار از کجای این خاک در می آید؟ شیرینی و قیافه ی قشنگش از کجا؟ "یک خاک و این همه رنگ.این همه بو.این همه طعم!"

خدایا به یادت می افتم.حتی با دیدن دانه های سرخ انار.

بار دیگر چشم باز کن و نگاه کن                (ملک/4)


خیلی وقت ها خدا ادمها را دعوت میکند به نگاه کردن. ولی حیف که ادمها.خوب نگاه کردن را بلد نیستن ما ذوق زده نمیشویم.تعجب نمی کنیم و اصلا حواسمان نیست که خدا همین جاهاست.توی همین باغچه.لای همین ابرها.روی همینثانیه ها.چشمهای ما به همه چیز عادت کرده اند به همه چیز.


نامه های خط خطی عرفان نظراهاری


*پاتوق همــــــــــه

*پاتوق دوستان

*پاتوق کده

#www.otaghetarikk.blog.irپرواز با خدا





دل نوشته

الله است و جز او خدایی نیست. زنده و پاینده است. نه چرت اورا فرا میگیرد و نه خواب...                                                بقره/255 


همه خسته میشوند.همه میخوابند.حتی پرنده ها و درختها. ما ادما هر کاری هم که بکنیم.آدمیم خوابمان میگیرد.باید بخوابیم گرسنه مان میشود.آب میخواهیم و هوا و هزار تا چیز دیگر. وای که چقدر ما چیز احتیاج داریم.

فقط تویی که هیچ وقت.هیچ چیزی نمی خواهی.فقط تویی که به هیچ چیزی احتیاج نداری.نه خسته میشوی نه میخوابی شبها که همه میخوابند.مطمئنم که تو بیداری و مواظب دنیایی.چشم هایم را که میبندم دلم شور نمیزند.خاطرم جمع است.میدانم که هستی بالاسر همه چیزو و همه جا.

خیالم راحت است چون همه چیز رو به راه است چون تورو به راهش میکنی.برای اینک تو خدایی.یک خدای بزرگ بی نیاز.

فکرش را بکن.اگر خدا هم میخوابید اگر خدا هم مجبور بود یک وقتهایی چشمش را ببندد.اگر خدا هم خسته میشد و لازم بود استراحت کند آن وقت چی میشد؟چه بلایی سر دنیای ما می آمد؟


*پاتوق همـــــــــه

*پاتوق دوستان

*پاتوقکده

#www.otaghetarikk.blog.ir

نامه های خط خطی از عرفان نظراهاری


خدا




اصل زندگی

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا کردی؟


چهار اصل:


1:دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس ارام شدم      

2:دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم               

3:دانستم کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردن

4:دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم      



+پاتوق همــــــــه

*پاتوق دوستان

÷پاتوق کده

#www.otaghetarikk.blog.ir

داستــــــــــان پاتوق

               داستــــــــــان پاتــــــــــوق

💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐

زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت📞 و از خدا درخواست کمک کرد.🙏

مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش👂 می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی🍳🍔🍟🍖🍗 بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. 

وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد😍😊 و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟

زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند😊، حتی شیطان هم فرمان می برد.


× پاتــــــــــوق همــــــــــه

÷ پاتوق دوستان 

+ پاتوقــــــــــکده

Www.otaghetarikk.blog.ir=


📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚


یه پاتوق عالی واسه بچه های عالییییییツ


⇦اینجا محدودیت نداره یعنی درباره ی همه چیز بحث میکنیم



↯اینجا سوالامونا میپرسیم و جوابشو پیدا میکنیم البته با کمک همدیگه




پس بزن بریم ‌⌛




راستی یادت نره سوالتو بپرسی رفیق ツ‌✉




به پاتوقمون خوش اومدی

★پاتوق همه
★پاتوق دوستان
★پاتوق ما
⇦اتاق تاریکツ
نویسندگان
Designed By Erfan ادیت شده توسط قالب رضا